تراکت

۱ بازديد
صاحبان چنین قهوه‌خانه‌هایی که از این دستور نگران بودند، درخوتبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کن تعطیلی آن را کردند و در عین حال متعهد شدند که نباید مطالب افتراآمیز زیر سقف خانه‌هایشان خوانده شود. بنابراین، به آنها اجازه داده شد تا با مجوز به کار خود ادامه دهند. مورد توجه بعدی برای قهوه‌خانه‌ها، میخانه‌هایی بودند که مردان برای خوشگذرانی به آنجا می‌آمدند، در عصری که سادگی و رفاقت خوب به طور گسترده رواج داشت.

همانند قهوه‌خانه‌ها، در چنین مکان‌هایی شایعه‌پراکنی رواج داشت و هر میخانه به خودی خود «خبرچینی بیشتر از آدم‌های بی‌شعور و شوخی‌های بیشتری از اخبار» بود. افراد خوش‌نام و مشهور می‌توانستند به ردیف‌هایی از تنگ‌های روشن که در قفسه‌های دور دیوارهای قاب‌بندی شده چیده شده بودند، افتخار کنند؛ از میزبانانی که چهره‌ای تپل و رفتاری خونگرم داشتند؛ و از کشوهای تراکت شهری که می‌توانستند ادعای تربیت خوب داشته باشند. خرس، در پای پل، واقع در سمت ساوت‌وارک، برای مردان دلاور و زنان خوش‌گذران به خوبی شناخته شده بود؛ و علاوه بر این، به عنوان مکانی که دوک ریچموند در انتظار خانم تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کنوارت در فرار از وایت‌هال بود، مشهور بود.

سر گراز، در ایستچیپ، که در نمایشنامه‌های ویلیام شکسپیر از آن به نیکی یاد شده بود، پس از بازسازی، پس از آتش‌سوزی بزرگ، به یک تفرجگاه معروف تبدیل شد. سه درنای وینتری، در سایه‌ی بن جانسونِ کمیاب مقدس بود. سر خرس سفید، در کوچه‌ی آبچرچ، جایی که شام‌های فرانسوی از پنج شیلینگ برای هر نفر «تا یک گینه، یا هر مبلغی که شما بخواهید» سرو می‌شد، تفرجگاه سوارکاران بود، میخانه‌ی رز، در مرغداری، به خاطر آبجوی عالی‌اش و همچنین به خاطر میزبان زیبا و قدرتمندش که پادشاه هنگام ورودش سوار بر چسبان اسب، دستش را بوسیده بود، مشهور بود. رومر نیز تا حدی قابل توجه بود، زیرا توسط ساموئل پرایور، عموی متیو پرایور، شاعر نابغه، نگهداری می‌شد.

در بالکن خروس، نزدیک کاونت گاردن، سر چارلز سدلی برهنه در حال مستی ایستاده بود؛ و در بالای دروازه معبد داخلی، شافتسبری و دوستانش زمین‌های خود را پهن کردند و سپس، همانطور که نورث توصیف می‌کند، «با کلاه و بدون سیگار، پیپ در دهان، چهره‌های شاد و گلوهای گشاد، برای تشویق آوازخوانان پایین» به بالکن دوتایی جلویی آمدند. تمام روز خیابان‌ها مملو از کسانی بود که تجارت یا تفریحشان به بیرون از شهر می‌رفت؛ اما وقتی شب فرا می‌رسید، دکه‌داران و مغازه‌داران به سرعت اجناس خود را جمع می‌کردند و درهایشان را می‌بستند، در حالی که شهروند صادق و خانواده‌اش در خانه می‌ماندند. موسیو سوربیر، که در این دوره سفری به انگلستان انجام داد و شرح آن را بعداً «برای سرگرم کردن شخصی باشخصیت که او را بسیار دوست داشت» منتشر کرد، در طول اقامت خود در نزدیکی کاونت گاردن اقامت داشت.

او می‌نویسد، معمول بود که مردم منطقه بگویند: «من به لندن کن می‌روم»، زیرا «در واقع این سفری برای کسانی تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کن که در نزدیکی وست‌مینستر زندگی می‌کنند. درست تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کن،» او می‌افزاید، «آنها گاهی اوقات ممکن تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کن در عرض یک ربع ساعت از طریق آب به آنجا برسند، که نمی‌توانند در کمتر از دو ساعت از طریق زمین انجام دهند.

زیرا من متقاعد شده‌ام که رفتن از یک سر حومه آن به سر دیگر، زمان کمتری لازم نخواهد بود.» این آقای باهوش و اهل سفر، هفته‌ای یک کرون در کاونت گاردن، نه چندان دور از خانه سالزبری، اقامت داشت؛ جایی که به گفته خودش «قطعاً بهترین مکان در حومه شهر» تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کن. خود کاونت گاردن توسط جان تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کنریپ، اهل لندن، به عنوان «میدان عجیب، بزرگ و دلبازی که توسط ریل‌ها محصور شده و بین ریل‌ها و خانه‌ها، خیابانی زیبا امتداد دارد» توصیف شده تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کن. این میدان، یا آنطور که معمولاً باغ نامیده می‌شد.

برای اسکان بیشتر کسانی که مایل به تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کنفاده از هوا بودند، به خوبی شن‌ریزی شده بود؛ و برای اینکه سطح آن پس از باران سریع‌تر خشک شود، با یک مسیر آسان به مرکز بالا می‌رفت، جایی که یک ساعت آفتابی بر روی یک ستون مرمر سیاه قرار داشت که در پایه آن پله‌های سنگی قرار داشت، «جایی که خستگان می‌توانند روی آن تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کنراحت کنند». ضلع غربی میدان توسط ایوان زیبای کلیسای سنت پاول احاطه شده بود که با هزینه فرانسیس، ارل بدفورد، از طرح‌های آقای اینیگو جونز ساخته شده بود؛ ضلع جنوبی به باغ‌های بدفورد باز می‌شد.

«جایی که یک غار کوچک از درختان وجود دارد که در فصل تابستان بسیار دلپذیر تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کن». در اینجا، سه‌شنبه‌ها، پنجشنبه‌ها و شنبه‌ها، بازاری برپا می‌شد که مملو از ریشه‌ها، میوه‌ها، گیاهان و گل‌ها بود. در ضلع‌های شمالی و شرقی، خانه‌های بزرگ و باشکوهی از افراد با کیفیت و محترم قرار داشت که نمای آنها، با تکیه بر ستون‌های محکم، پیاده‌روی‌های وسیعی را فراهم می‌کرد که به عنوان پیازا شناخته می‌شدند و در هوای مرطوب و شرجی مناسب بودند.

در میان خانه‌های دیگر، خانه‌ی لرد برونکر من بود که در آن آقای پپیس از یک شام فرانسوی بسیار مجلل و گفتگوی بسیار خوبی لذت برد و در عوض با خواندن تصنیف جدیدی، یعنی آهنگ معروف لرد دورست، “به همه شما بانوانی که اکنون روی زمین هستید” رضایت زیادی را برای حضار فراهم کرد. در فاصله‌ای نه چندان دور، رو به تبلیغات , پخش تراکت تبلیغاتی در تهران توسط شرکت پخش ماندگار برای توزیع اوراق تبلیغات جهت تراکت پخش کنرند، اقامتگاه باشکوه دوک بدفورد قرار داشت، ساختمانی بزرگ و تاریک که حیاطی بزرگ در جلوی آن قرار داشت و باغ‌های وسیعی در پشت آن قرار داشت که با دیوارهای آجری قرمز محصور شده بودند.