فال انبیا جدید

فال سرنوشت

فال انبیا جدید

۹ بازديد

کارو به او می گوید: «یک لیوان شراب بد نیست. “در موردش چی فکر می کنی؟”

کیف‌فروش در حالی که جرعه جرعه جرعه جرعه می‌نوشد، می‌گوید: «بد نیست، فکر کنید اگر بعد از برگشتن به خانه بیایید و با من در لندن غذا بخورید، چیز بهتری را در این خط به شما نشان خواهم داد.»

کارو می‌گوید: «متشکرم، مثل ژاکت جدید خودش قرمز شد، و شروع به پرت کردن کرد – همیشه وقتی عصبانی می‌شد این کار را می‌کرد – این برای من و برای بیشتر مردم اینجا به اندازه‌ی کافی خوب فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است-»

چمدان با قهقهه ای بسیار عالی می گوید: «اوه، اما هیچ کس اینجا کامی ندارد.

“منظورت چیه قربان؟” کریو فریاد زد و از جا پرید. “من هیچ کوله باری ندارم که به اینجا بیاید تا به من توهین کند!”

به قول جورج، اگر باور کنید، کارو کام چیست کاذبی داشت، با کمی اسفنج در وسط، و همه ما آن را می‌دانستیم، به جز کیسه‌بان . یک براق ترسناک وجود داشت، کارو می خوفال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است خونش را بگیرد.

و بقیه ما سعی می کردیم جلوی درگیری را بگیریم. ما در نهایت به نحوی موفق شدیم، من کاملاً نمی دانم چگونه آن را مدیریت کردیم، زیرا کیسه دار نیز بسیار جنگجو بود. اما، به هر حال، زمانی که آن شب به رختخواب می رفتم، هر دوی آنها را در اتاق بیلیارد دیدم، بسیار تنگ، به انتهای مخالف میز بیلیارد تکیه داده بودند، و به توپ ها ضربه می زدند – خوشبختانه چوب با سرهای اشتباه نشانه هایشان.

دیگری می‌گوید: «به من گفت که کام نمی‌خورم»، و سرش را روی میز پایین انداخت و همانجا خندید، «بهترین چیزی که در زندگی‌ام شنیده‌ام.»

هر کس تا حد امکان دوستان خوبی بود روز بعد در خضر مسابقات، و همچنین برای کل هفته. متأسفانه برای کیسه‌بان اسبش چیزها را آنطور که انتظار داشت انجام نداد، در واقع او به داخل نگاه نکرده بود – ما فقط از اول تا آخر او را کشتیم. همانطور که همه چیز پیش می رفت، کیسه دار شروع به عجیب و غریب به نظر می رساند و در پایان هفته، او پول زیادی از دست داد.

تقریباً همه آن برای من. روشی که ما در آن زمان این مسائل را ترتیب دادیم، یک روز تسویه حساب کلی پس از پایان مسابقات بود. هرکس کتاب‌هایش را جمع کرد و پول آماده را روی میخ گذاشت، یا اگر آن را نگرفته خرداد بود، می‌رفت و از دیگری قرض می‌گرفت تا این کار را انجام دهد. کیسه‌دار آنچه را که به دیگران بدهکار بود پرداخت کرد، و زمانی که آن شب برای تمام کردن کار نزد من آمد.

کمی برای آن شخص متاسف شدم. او زمزمه کرد و کمی زمزمه کرد، و سپس پرسید که آیا من باید از او یک IOU بگیرم، زیرا او از آمادگی کامل خارج شده بود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.